پمپ گل كش مشهد پمپ

مشخصات فني الكترو پمپ گل كش  شركت مشهد پمپ                                                         S – PUMP'S

 

توان ماكزيمم 90 كيلو وات نوع پروانه باز -  نيمه باز   

توان مينيمم 5/7 كيلو وات جنس پروانه فولاد (ريخته گري شده)   

ماكزيمم دماي سيال 150+ درجه سانتي گراد عبوركره اي پروانه (راهگاه آزاد) 50 تا 200 ميليمتر   

مينيمم دماي سيال 15- درجه سانتي گراد جنس رينگ سايشي فولاد (ريخته گري شده )   

هد پمپاژ (ماكزيمم) 50 متر جنس پيچ و مهره ها استيل   

هد پمپاژ (مينيمم) 5 متر نوع اتصال فلنج   

دبي (بده) ماكزيمم 1800 متر مكعب بر ساعت نوع نصب متحرك   

دبي (بده) مينيمم 1 متر مكعب بر ساعت نوع بلبرينگ كروي، استوانه اي يا مخروط ناقص   

محدوده سرعت 0 تا 1500 دور بر دقيقه نوع روانكاري بلبرينگ گريس   

نقطه كاري پمپ 70% تا 90% راندمان نوع آب بندي شفت آب بندي مكانيكي   

جنس دسته (محل قلاب) چدن چكش خوار (ماليبل ) نوع روانكاري آب بند روغن   

جنس شفت فولاد ضد زنگ موقعيت نصب پمپ مستغرق IP 68   

جنس پوسته (محفظه موتور ) چدن موتور محركه الكتريكي   

جنس حلزوني (كيسينگ ) چدن، فولاد (ريخته گري شده ) ولتاژ 380-440-660   

فركانس 50  هرتز

 

دوغاب (گل آب )

دوغاب (گل آب) مخلوطي از ذرات جامد و مايع است و طيف گسترده اي از مخلوط ها را شامل مي گردد. دانه بندي ذرات جامد در دوغاب مي تواند در برگيرنده ذرات درشت معلق، ذرات با سرعت نشست بالا و نيز ريز دانه هاي با غلظت بالا و رسوب گذاري پايين باشد. متذكر مي شود كه فازهاي جامد و مايع به شكل شيميايي در دوغاب ها با يكديگر واكنش شيميايي ندارند. باطله نوعي از دوغاب مي باشد كه در صنايع معدني به عنوان بازماند فرآيند به شمار مي آيد.

استفاده از پمپ در انتقال باطله و پساب در صنايع معدني امري معمول به شمار مي آيد. از اين رو نوع پمپ و نحوه به كارگيري آن نقش مهمي در انتقال مناسب، افزايش عمر و بهره وري سيستم انتقال و انباشت باطله دارد.

تنوع باطله هاي معدني نقش قابل ملاحظه اي در امر انتقال باطله و انتخاب صحيح پمپ و سيستم پمپاژ دارند علاوه بر خصوصيات فيزيكي نظير چگالي، درصد جامد و ابعاد ذرات، مشخصه هاي شيميايي نظير PH و رئولوژيكي نيز نقش مهمي را ايفا مي نمايند.

باز يافت آب در واحدهاي فرآوري (كارخانجات سنگبري، كارخانجات سراميك سازي و شن شويي )

در فرآيند سنگ تزئيني در كارخانه هاي سنگبري، تصفيف آب و گل كشي يكي از مسائل مهم مي باشد. بازيافت آب به دو روش سنتي و مدرن صورت مي پذيرد :

بازيافت و تصفيه آب به روش سنتي :

از آنجا كه تمامي ماشين آلات سنگبري (به غير از تيشه زن) براي خنك كردن از آب استفاده مي نمايند شيرهاي آب ماشين آلات، در موقع كار هميشه باز است و بطور مداوم براي برش و ساب و صيقل دادن، آب مصرف مي شود به همين لحاظ اگر آب مصرف شده، مجدداً جمع آوري نشود، ميزان مصرف آب كارخانه، بسيار زياد خواهد بود. براي جمع آوري آب مصرف شده در كارخانه هاي سنگبري تعدادي استخرهاي سيماني بصورت اتاقك هاي همجوار كه به يكديگر راه دارند ساخته مي شود كه آب داخل اين استخرها بوسيله الكترو پمپ و توسط لوله هاي اصلي بزرگ، كه در سطح كارخانه كشيده شده و از طريق لوله هاي فرعي كوچكتر به ماشين آلات برسد. آب مصرف شده كه طي فرآيند برش حاوي مقادير گل سنگ (پودرسنگ) است كه اصطلاحاً پساب اوليه سنگبري ناميده مي شود، از راه كانال هاي سرپوشيده بتني، به حوضچه استخر (استخرهاي جمع آوري آب) مخصوص هدايت مي شود.

اين كار هميشه در حال تكرار است، پس از چند روز بسته به ميزان برش و توليد كارخانه آب حوضچه ها آلوده شده و ميزان درصد گل (پودر سنگ) همراه با آن زياد مي شود، اين گل سنگ تاثيرات منفي زيادي بر روي راندمان كار سنگبري دارد.

معايب بازيافت و تصفيه آب به روش سنتي :

پايين آمدن دستگاه ساب كه باعث كدر شدن سنگ و جلوگيري از صيقل خوردن و شفافيت سنگ مي شود.

افزايش مصرف سنباده هاي پوليش دهنده

افزايش مصرف سگمنت ديسك هايي قله بر

به همين منظور بسته به ميزان توليد هرچند روز يكبار بايد حوضچه هاي آب را گل كشي كرد كه در روش سنتي اين عمليات بسيار سخت و هزينه بر است. در روش سنتي براي انجام اين كار، نياز به ساخت تعداد زيادي استخر تصفيه آب مي باشد، همچنين مساحت بسيار بزرگي از زمين كارخانه را بايد براي جمع آوري گل هايي كه كشيده مي شوند اختصاص داد. اين قسمت از زمين كاملاً بلا استفاده خواهد بود و همچنين تخريب محيط زيست را بدنبال دارد. گل هايي كه از حوضچه ها كشيده مي شود مقادير زيادي آب به همراه دارد كه تلف مي شود. همچنين حمل اين گل ها به خارج از كارخانه بدليل حجم زيادي كه دارند سخت و پرهزينه خواهد بود.در عمليات گل كشي به روش سنتي به چندين نفر كارگر با تجربه احتياج است تا بوسيله الكترو پمپ هاي گل كش، استخرهاي جمع آوري آب را گل كشي كنند كه اين علاوه بر وقت گير بودن، از نظر ايمني بسيار خطرناك است.

بازيافت و تصفيه آب توسط فيلتر پرس :

اين سيستم شامل برج خنك كن يا مخزن بزرگ آهني آب است كه، آب را به كليه ماشين آلات كارخانه مي رساند. براي جمع آوري آبهاي تصفيه شده، منبع بتني عظيمي ساخته مي شود كه از پايين آب پمپ لجن كش مخصوص، به طور اتوماتيك لجن و گل سنگ را به داخل استخر لجن پمپاژ مي كند براي ته نشين شدن آب منبع بتني، مواد شيميايي مخصوص بنام فلوكولانت مصرف مي شود، كه امر ته نشين گل سنگ را تسريع  نمايد از اين منبع بطوراتوماتيك و در مواقع ضروري آب به مخزن مرتفع آهني فرستاده مي شود، تا به ماشين آلات هدايت گردد از طرف ديگر آب روي گله اي كف استخر، كه معمولاً صاف شده است، بوسيله پمپاژ يا كانال هاي ويژه اي مجدداً به منبع بتني فرستاده مي شود.

مزاياي استفاده از فيلتر پرس نسبت به روش سنتي :

بازگشت آب صاف به خطوط توليد

سرعت عمل بسيار بالا

عدم نياز به ساخت استخرهاي تصفيه آب و گل ريز

بهينه سازي هزاران متر مربع زمين با حذف استخر و گل ريز و بازگشت زمين بلا استفاده به كارخانه و افزايش فضاي مفيد كارخانه

حذف عمليات گل كشي

حمل راحت پودر سنگ

محصول مرغوب و زيبا بدليل افزايش كيفيت ساب با استفاده از آب تصفيه

اشتغال فضاي بسيار كم

صرفه جويي فوق العاده در نيروي انساني

كاهش مصرف لقمه (سنباده هاي پولش دهنده ) وسگمنت

جلوگيري از اتلاف آب

قابليت تنظيم نحوه خروج پودر سنگ از فيلتر پرس بصورت دلخواه

قابليت استفاده از پودر سنگ خروجي دستگاه به علت درصد خلوص بالاي آن

جلوگيري از آلودگي كارخانه و پيشگيري از تخريب محيط زيست

 

غلظت جامدات براي انتخاب پروانه

براساس غلظت جامدات، انواع پمپ زير را مي توان معمولا به كار برد (راهنماي تقريبي):

تا 12 درصد ماده خشك:

پروانه بدون انسداد و پروانه گردابي

تا 30 درصد ماده خشك:

پروانه بدون انسداد جريان تركيبي

هرچه مقدار اعمال شده به جامدات آبدوست كوچك تر باشد، مقدار جامدات غيرآبدوست بيشتر است. پيش نياز پمپ كردن بي نقص در همه موارد اين است كه سيال پمپ هنوز به تنهايي جاري باشد.

انتخاب پمپ براي پمپاژ سيالات با ويسكوزيته بالا

 

گرانروي، ويسكوزيته يا لزجت (وشكساني هم ناميده شده ) عبارت است از مقاومت يك سيال در برابر تغيير شكل. در يك سيال جاري كه لايه هاي مختلف آن نسبت به يكديگر جابجا مي شوند، به مقدار مقاومت لايه هاي سيال در برابر لغزش روي هم گرانروي سيال مي گويند. هر چه گرانروي مايعي بيشتر باشد، به نيروي بيشتري براي تغيير شكل آن نيازمنديم. به عنوان مثال گرانروي عسل از گرانروي شير بسيار بيشتر است. گرانروي (سينماتيكي) با نماد V نشان داده مي شود و واحدهاي اندازه گيري آن كه در صنعت بيشتر استفاده مي شوند عبارتند از سانتي استوك (CENTI STOKES) و سيبولت (SAYBOLT UNIVERSAL) كه در جدول مقادير گرانروي برخي مايعات بر اساس دو واحد فوق در دماي 20 درجه سانتيگراد درج شده است. بايد توجه داشت كه با افزايش دما، ويسكوزيته مايعات كاهش پيدا مي كند. بهترين گزينه براي پمپاژ سيالات با ويسكوزيته خيلي بالا پمپهاي دنده اي مي باشد اما مي توان براي پمپاژ سيالات مايع با ويسكوزيته كمتر از 2000 SSU از پمپهاي  گل كش استفاده نمود. با در نظر گرفتن اين مسئله كه منحني هاي مشخصه يك پمپ هنگامي كه سيال مورد پمپاژ، گرانروي بالاتري از آب داشته باشد، تغيير خواهد كرد. (منحني هاي مشخصه ارائه شده توسط سازندگان پمپ براي آب تنظيم مي شوند) به اين ترتيب با افزايش گرانروي، آبدهي، ارتفاع و راندمان كاهش و توان جذب شده افزايش مي يابد. لذا براي انتخاب پمپ براي اين نوع سيالات از منحني هاي تنظيم شده بر اساس آب، بايد ضرايبي اعمال شود تا افت منحني عملكرد جبران شود. جدول پايين مقدار افت دبي، ارتفاع و مقدار افزايش توان مصرفي را براي ويسكوزيته هاي بالا نشان مي دهد. به عنوان مثال اگر بخواهيم پمپي با دبي 100 متر مكعب بر ساعت با ارتفاع 50 متربراي پمپاژ روغن 10 SAE را بر اساس منحني هاي آب انتخاب كنيم بايد نقطه 104 متر مكعب بر ساعت و ارتفاع 56 متر را در نظر بگيريم كه پس از افت هاي مشخص شده درجدول، نقطه مطلوب را تامين نمايد. در اين حالت افزايش توان در حدود 30 درصد خواهد بود.

 

گرانروي

SAYBOLT UNIVERSAL

SSU گرانروي

CENTI

STOKES سيالات نمونه در دماي 20 درجه سانتيگراد   

31 1.00 آب   

35 2.56 نفت سفيد   

50 7.40 گازوئيل   

80 15.70 مازوت   

100 20.20 روغن ترانسفورمر   

200 43.20 روغن هيدروليك   

300 65.40 روغن SAE 10W   

500 110 روغن SAE 10   

1.000 220 روغن SAE 20   

2.000 440 روغن SAE 30   

5.000 1.080 روغن SAE 50   

10.000 2.160 روغن SAE 60-70   

50.000 10.800 ملاس B   

100.000 21.600 ملاس C

  

گرانرويSSU 30 100 250 500 750 1000 1500 2000   

افت آبدهي % - 3 8 4 19 23 30 40   

افت ارتفاع % - 2 5 11 14 18 23 30   

افزايش توان جذبي % - 10 20 30 50 65 85 100

 

جلوگيري از رسوب گذاري در ايستگاههاي پمپ دوغاب (تميزكاري مكانيكي چاهك)

لايه هاي پس ماند اغلب وقتي ايستگاه هاي پمپ دوغاب در حال عمل هستند، روي مي دهند. اين فرآيند توسط مواد موجود در دوغاب ايجاد مي شود. موادي كه سبك تر از آب هستند به سطح آمده و در نواحي با سرعت جريان هاي كمتر جمع مي شوند. موادي كه چگالي آن ها مشابه آب است، در ابتدا معلق مي شوند. اين شرايط معلق مي تواند براي مثال با ورود هواي ايجاد شده توسط آب در حال ريزش، تغيير كند. در اين مورد، حباب هاي هواي كوچك تركيبي با جامدات معلق را شكل مي دهند. اين تركيبات نيز به سطح مي روند. موادي كه چگالي آن ها تا حد زيادي از آب بيشتر است، در كف مخزن پمپ ته نشين مي شوند. براساس تركيب رسوب گذاري، سرعت جريان هاي بسيار متجاوز از سرعت جريان معمول 0.7 تا 0.8 متر/ ثانيه (2.3 فوت/ ثانيه تا 2.6 فوت/ثانيه) ممكن است براي شكستن رسوب گذاري مورد نياز باشند. 

اگر دوغاب براي دوره طولاني از زمان در تانك ورودي بماند و لايه سطحي پس ماند شكل بگيرد، دوغاب از هر منبع اكسيژني قطع خواهد شد. اين امر فرآيند اكسيداسيون هوازي را تمام خواهد كرد و تجزيه بي هوازي را شتاب مي دهد. 

محصولات واكنشي نتيجه شده از فرآيند تجزيه بايد به عنوان بسيار مشكل زا در نظر گرفته شود. تركيبات هيدروژن سولفيد مشكل زاي خاصي هستند. آن ها براي سلامت خطرناك، آتش گير، خورنده و بدبو هستند. مواد موجودر دوغاب مثل مواد دفعي، روغن ها، چربي ها، مو و ساير فيبر ها در جهت شكل گير پس ماند پيش مي روند.

براي جلوگيري از شكل گيري سولفيدها در دوغاب، جذب اكسيژن در لايه مرزي بين هوا و دوغاب بايد برابر با مصرف اكسيژن باشد. اين شرايط فقط در صورتي برقرار خواهد شد كه سطح دوغاب تا حد زيادي بدون مواد شناور نگه داشته شود يا در صورتي كه شكل گيري لايه پس ماند با وسايل مناسب، منع شود.

تدابير پيشگيري يا كاهش لايه هاي پس ماند:

- جلوگيري از وجود مواد شناور در دوغاب، در صورت امكان.

- ارزشيابي اساسي اثرات دوغاب ريزشي در مخزن پمپ.

- حذف دستي هر نوع پوسته سازي (با آب پرفشار)

- پوشش دهي سطوح (جلوگيري از خوردگي بتن)

-بهينه سازي (كاهش) دوره اي كه دوغاب در مخزن پمپ مي ماند، حداكثر 6 تا 8 ساعت، با در نظر گرفتن منحني بار 24 ساعته.

- شكستن هر لايه در حال شكل گيري پس ماند با ايجاد آشفتگي در سطح آب (با خطوط فلاشينگ يا ميكسرها (تركيب كننده ها)).

استفاده از سيستم هاي كنترل به منظور دستيابي به سطح سيال ثابت پرهيز كنيد زيرا شرايط مطلوبي براي تشكل لايه هاي پس ماند ايجاد مي كند.

- انتخاب پمپ را بهينه كنيد. اگر ممكن است از پمپ هاي با قطع كننده استفاده نكنيد زيرا قطع كننده هاي در بالدست پمپ آشفتگي جانب مكش را متوقف مي كنند. همچنين نقطه قطع را در عمليات جريان كم ارتفاع انتخاب كنيد زيرا گردش مجدد ورودي فرآيند تركيب خود سيال در مخزن را ايجاد خواهد كرد.

- چرخه هاي فلاشينگ براي مخزن پمپ را، در صورت امكان، با استفاده از پمپ هاي وظيفه نصب شده، تعريف كنيد.

- هندسه مخزن پمپ را بهينه كنيد (كوچك ترين سطح آزاد نسبت به حجم حداكثر مخزن).

- استفاده حداكثري از حجم مخزن پمپ، به عنوان حجم متغير براي پمپ ها، داشته باشيد.

دستگاه هاي اضافي مثل دستگاه هاي جمع آوري براي مواد لخته شدني، تركيب كننده ها يا غربال ها، هميشه هزينه هاي نگهداري و سرمايه گذاري را بالا مي برد. دفع مناسب هر ماده جداشده اي نيز بايد در نظر گرفته شود.

مسير عبور آزاد در پروانه -راه گاه ازاد

مفهوم مسير عبور آزاد ارتباط ويژه اي با پمپ هاي دوغاب دارد. اين مورد به توانايي پمپ به منظور عبور جامدات در مايع پمپ شده و بنابراين به ظرفيت غيرانسدادي بودن، اشاره دارد. ابعاد مسير عبور آزاد معمولا به بزرگ ترين شي كروي كه مي تواند از بين پروانه و دهانه هاي قاب عبور كند، اشاره دارد. اگر مسير عبور آزاد با دو عدد شرح داده شود، به بزرگ ترين شي مستطيلي كه مي تواند به صورت قطري از بين پمپ عبور كند، اشاره دارد.

توانايي پمپ به منظور كار بدون انسداد تا حد زيادي با مسير عبور آزاد مرتبط است .معمولا، يك مسير عبور آزاد 80 ميليمتري براي فاضلاب بدون غربال در پمپ هاي كوچك و متوسط كافي خواهد بود. در پمپ هاي بزرگ تر ( جريان < 100 ليتر/ ثانيه)، مسير عبور آزاد حداقل بايد حداقل 100 ميليمتر باشد.

مسير عبور آزاد به تنهايي ويژگي هاي خوب در برابر انسداد در پمپ را تضمين نمي كند. هندسه پروانه و پره نيز بايد مشخصه هايي داشته باشد كه از انسدادها جلوگيري كند. پمپ هاي توليدكننده هاي مختلف كيفيت هاي گوناگوني در اين زمينه دارند. مواردي وجود دارد كه در آن مشكل انسداد پمپ با تغيير پمپ، حتي با پمپ هاي داراي مسيرهاي عبور آزاد برابر، تعداد پره ها و سرعت پمپ مشابهي را به دست مي دهد. 

اگرچه بسياري فاكتورها به توانايي پروانه به منظور عبور جامدات بدون انسداد كمك مي كنند، يكي از موارد مهم تر اندازه روزنه است. روزنه به عنوان مسير عبور داخلي باز از بين پروانه كه در نهايت بزرگ ترين قطر جامداتي كه مي تواند عبور كند را تعيين مي نمايد، تعريف مي شود. همه پروانه ها بدون توجه به طراحي خود مقدار اندازه روزنه حداكثر دارند. به منظور حداكثر سازي اندازه روزنه، جامدات جابجا كننده تعداد تيغه ها را محدود مي كنند تا مسير عبوري بين آن ها را بتوان تا حد امكان بزرگ كرد.

تمايل دوغاب براي انسداد پمپ ممكن است از مكاني به مكان ديگر، با ايستگاه هاي پمپ “آسان” و “سخت”، متفاوت باشد. طراحي خط مجراي دوغاب هدايت كنده به ايستگاه پمپ براي كاركرد پمپ ها مهم است زيرا آن ها بايد بتوانند هر تجمع جامدات نشات گرفته از آنجا را جابجا كنند. شرايط واقعي در سيستم دوغاب را نمي توان در آزمايشگاه ها شبيه سازي كرد و ويژگي هاي خوب پمپ هاي دوغاب مشهد پمپ در برابر انسداد براساس تجربه كاربردي طولاني مدت است.